Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


جملات زیبا

+نوشته شده در یک شنبه 27 دی 1394برچسب:,ساعت10:58توسط فرشید ... | |

+نوشته شده در یک شنبه 27 دی 1394برچسب:,ساعت10:55توسط فرشید ... | |

+نوشته شده در یک شنبه 27 دی 1394برچسب:,ساعت10:53توسط فرشید ... | |

کَـــثـــیـــف بودن بعضی آدم ها اذیتم نمیکنه !

اما بعضیا خیلی پـــاکـــن...!
این که قراره اینا گیره اون کثیفا بیفتن...اعصابم رو خورد میکنه!...

+نوشته شده در جمعه 25 دی 1394برچسب:,ساعت1:45توسط فرشید ... | |

کَـــثـــیـــف بودن بعضی آدم ها اذیتم نمیکنه !

اما بعضیا خیلی پـــاکـــن...!
این که قراره اینا گیره اون کثیفا بیفتن...اعصابم رو خورد میکنه!...

+نوشته شده در جمعه 25 دی 1394برچسب:,ساعت1:45توسط فرشید ... | |

 آدم‌ها

وقتی می آیند

موسیقی شان را هم با خودشان می آورند ...

ولی وقتی می روند

با خود نمی برند‌‌ !

آدم‌ها

می آیند

و می روند

ولی در دلتنگی هایمان‌‌

شعرهایمان‌‌

رویاهای خیس شبانه‌‌مان... می مانند‌‌‌ !

جا نگذارید !

هر چه را که روزی می آورید را

با خودتان ببرید‌ !

وقتی که می روید

دیگر

به خواب و خاطره‌‌‌ی آدم برنگردید

+نوشته شده در جمعه 25 دی 1394برچسب:,ساعت1:41توسط فرشید ... | |

 

 

ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺭﺍ ،
ﺑﺎﯾﺪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩ ؛
ﺗﺎ ﺧﻮﺏ ﺷﻨﺎﺧﺖ !
ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ،
ﺩﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ،
ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ؛
ﻣﯿﺰﺍﻥ منطﻖ ﺷﺎﻥ ،
ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺍﺩﺏ ﺷﺎﻥ ، 
ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺭﻭﺣﺸﺎﻥ ،
ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺷﻌﻮﺭﺷﺎﻥ ،
ﻣﯿﺰﺍﻥ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺷﺎﻥ ،
میزان اصالت شان ،
ﻭ ﺣﺘﯽ ﻣﯿﺰﺍﻥ ؛
ﻣﻬﺮﻭ ﻣﺤﺒﺖ راستین ﺷﺎﻥ ،
ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ،
ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ !
ﮔﺎﻫﯽ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ؛
ﺍﻓﺮﺍﺩ ، 
ﻣﺎﺩﺍﻡ ﮐﻪ ،
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺮ ﻭﻓﻖ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ؛
ﭼﻨﺎﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ،
ﻭﻣﻮﺩﺏ ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻦ أﻧﺪ ؛
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮﺷﺎﻥ ،
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻓﺮﻭﻣﺎﯾﮕﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ !
ﻭﻟﯽ ﮐﺎفی ست ؛
ﺑﻪﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯼ ،
ﯾﺎ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻭ ﯾﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﯼ ،
ﯾﺎ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪﯼ ،
ﺭﻧﺠﯿﺪﻩ خاطر ﺷﻮﻧﺪ ؛
ﺗﺎﺯﻩ ،
ﺁﻥﺭﻭﯼ ﻧﺎﻣﺒﺎﺭﮎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ،
ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺎﻧﻨﺪ ...! 
ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻪ ﺍﺩﺏ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﻨﺪ ؛
ﻭ ﻧﻪ ﻣﺮﺍﻡ ،
ﻭ ﻧﻪﻣﻌﺮﻓﺖ ،
ﻭ ﻧﻪ ﻣﺤﺒﺖ ..!
ﺍﺯ اﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ،
ﺑﺮ ﺣﺬﺭ ﺑﺎﺷﯿﺪ ،،،
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ،
ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻣﻼﯾﻤﺖ ،
ﺍﻫﻞ ﺍﺩﺏ ﻭ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﺳﺖ ؛
ﻭ ﺑﺎ ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ ﻧﺎﻣﻼﯾﻤﺖﻫﺎ ،
ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺘﺶ ﮔﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ؛
ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ی ﺩﻭﺳﺘﯽ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ !
ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ،
ﺭﻭﺡ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؛
که ﻓﻘﻂ ،
ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻫﺎﯼ ،
گاه ﮔﺎﻫﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻧﺪ ،،،
بزرگی و معرفت ،
ادب ، 
اصالت و نجابت ،
آدمیان را ؛
به هنگامه ی خشم و 
عصبانیت بیازمائید
(چارلی چاپلین)

+نوشته شده در پنج شنبه 24 دی 1394برچسب:,ساعت11:44توسط فرشید ... | |

+نوشته شده در پنج شنبه 24 دی 1394برچسب:,ساعت11:43توسط فرشید ... | |

+نوشته شده در پنج شنبه 24 دی 1394برچسب:,ساعت11:41توسط فرشید ... | |

 

 

 

 اشک تو چشمام جمع شده بود و بغض گلوم رو گرفته بود ...

گلاب و گل بود که روی سنگ ریخته میشد ...

با گریه به گیله مرد گفتم : آخه چرا گیله مرد ؟

این انصافه ؟ ...

اینهمه دعا کردیم از کما بیاد بیرون !

اینهمه نذر کردیم و قران خوندیم از پیش ما نره ؟

پس چرا خدا به حرف ما گوش نداد ؟

چشمانش رو با دستش پاک کرد و گفت : چون خدا به حرف و دعای اون بیشتر گوش کرد ، اونی که حرفش پیش خدا از حرف ما بیشتر خریدار داشت.

مطمئنم که خودش نخواست برگرده و بین ما و خدا ، خدا رو انتخاب کرد و این زیباترین انصاف خداونده در مورد کسی که با رفتنش چند بیمار نیازمند به اهدای عضو رو به زندگی برگردونده ...

ممنون

+نوشته شده در پنج شنبه 24 دی 1394برچسب:,ساعت11:35توسط فرشید ... | |

+نوشته شده در چهار شنبه 23 دی 1394برچسب:,ساعت17:45توسط فرشید ... | |

+نوشته شده در چهار شنبه 23 دی 1394برچسب:,ساعت17:45توسط فرشید ... | |

+نوشته شده در چهار شنبه 23 دی 1394برچسب:,ساعت17:44توسط فرشید ... | |

+نوشته شده در چهار شنبه 23 دی 1394برچسب:,ساعت17:44توسط فرشید ... | |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 28 صفحه بعد